۱۳۸۷ دی ۴, چهارشنبه

کریسمس مبارک

شب کریسمس است. دو هزار و هشت سالِ تمام از تولد مسیح می گذرد. پسری که از مادری باکره به دنیا آمد. در گهواره با مردم سخن گفت. با چند ماهی و سبدی نان به جمع بزرگی از مردم غذا داد. مرده را زنده کرد. نابینای مادرزاد را بینایی بخشید. و پس از مرگ، و به روایتی پیش از آن، به آسمان رفت.

امشب، "سانتا کلاز" با سورتمه ای که گوزنها می کشندش در تمام شهرها می گردد. از دودکش شومینه ها وارد خانه ها می شود و در جورابهای کودکان، که پیش از خواب به درخت کاج کریسمس آویخته اند، هدیه می گذارد. امروز دخترک خردسال همکارم نگران آن بود که شاید "سانتا کلاز" نتواند وارد خانه شان شود. آخر خانه جدید آنها شومینه ندارد!

اسطوره ها میراث هزاران ساله اجدادمان هستند. میراثی برای دور نگاه داشتنمان از تنهایی و واقعیت های رنج آور زندگی. میراثی که با رواج تفکر علمی در حال محو شدن یا استحاله است. و ما، با کمرنگ شدن اسطوره ها، بیشتر با چهره عبوس زندگی مواجه می شویم؛ و بیشتر برای دوران کودکیمان دلتنگی می کنیم. دورانی که پر بود از تصاویر غیر واقعی اما زیبا.

هیچ نظری موجود نیست: