موزه ها همیشه برایم جذاب بوده اند. و از آن میان، آنها که با علوم طبیعی ربط دارند کنجکاوترم می کنند. موزه علم شهر باستن، موزه ای است که می شود در آن قدم زد و دانسته های تئوریک را آزمود.
جالب ترین چیزی که در این موزه دیدم مدلی بود که اثر نیروی گرانش بر مدار اجرام آسمانی را نمایش می داد. گوی هایی فلزی با سرعت اولیه روی سطحی دوار با مقطع هذلولی رها می شدند و برای مدتی طولانی، روی مدارهای نامنظم به دور چاهک میان این سطح می گشتند. و این حرکت دوار آنقدر طولانی می شد که بازدیدکنندگان را به حیرت وا می داشت.
موضوع جالب دیگر، روش نمایش سطح مینیمم بود. یافتن این سطح، سال ها دلمشغولی گروهی از ریاضی دانان بوده است. روش نمایش این سطح، ساده و به دور از پیچیدگی های ریاضی بود. اگر فریمی دلخواه را داخل آب و صابون کرده و سپس آن را خارج کنیم، غشای نازکی از آب و صابون که روی فریم می نشیند کوچکترین سطحی است که از داخل آن فریم می گذرد. این روش، اگرچه جایگزینی برای اثبات ریاضی نیست اما، ابتکار جالبی برای نمایش یک قضیه ریاضی است.
در بخش زیست شناسی، دیدن نمونه زنده "بیوه سیاه" جالب بود. این عنکبوت آنقدر کوچک است که بعید است کسی از دیدنش وحشت کند؛ اما یکی از دردناکترین زهرهای دنیا را دارد. درد شدیدی که گرچه کشنده نیست؛ اما تا روزها فرد را رها نمی کند.
در بخش تکنولوژی، پمپی که طرح آن را از ارشمیدس می دانند، تحسینم را برانگیخت. در این پمپ، تنها لوله ای مارپیچ به کار رفته بود که با گرداندن آن می شد مایعات را به سطحی بالاتر منتقل کرد. طرحی که سادگی و کاراییش نشان از ذکاوت طراحش دارد.
در بخش آکوستیک، لوله نیمه پُری از روغن را دیدم که با نوسان دلخواه فرکانس صوت، تغییر شکل امواج ایستای صوتی را نمایش می داد.
بد شانس بودم که عکس هایم را از دست دادم. تنها عکسی که از این موزه برایم مانده، روش احتمالی ساخت اهرام مصر را نشان می دهد. تا جایی که می دانم، روش ساخت اهرام هنوز مشخص نیست. اما دست کم، این عکس روش ساده وهوشمندانه ای برای ساختن هرمی بزرگ، در اندازه های اهرام مصر، ارایه می کند.
شاید اهرام مصر اینگونه ساخته شده باشند. با پوششی از مرمر بر روی سازه که در گذر زمان از بین رفته است. |