این روزها ناباورانه بر مزار زندگان نشسته ام.
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
می خواهم این دفتر را با دل مشغولی هایم و نظرات شما پر کنم. شاید که روزی، در کنار هزاران درد دل مانند خودش، سندی شود برای دیگرانی که از سر کنجکاوی داستان ما را دنبال خواهند کرد. داستان انسانهایی که هیچگاه مزه زندگی بدون بحران را نچشیدند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر